1. مقدمه

شرکت های کوچک و متوسط (SMEs) در صنعت تولید به پیاده سازی استراتژی هایی نیاز دارند که به آن ها امکان دهد تصمیماتی بگیرند که بر فرآیند کسب نتایج سازگار با اهداف طراحی شده توسط مدیران [۴-۵] تأثیر بگذارد. پوتر چنین استدلال می کند که استراتژی مناسب برای توسعه شرکت های کوچک و متوسط ضرورت دارد، که این مسئله تمرکز مدیران بر ارزیابی نیازهای خاص شرکت های کوچک و متوسط تولیدی و هم تراز کردن استراتژی ها با این نیاز ها را ضروری می کند

یکپارچگی فزاینده فن آوری اطلاعات و ارتباطات منجر به نتایج مطلوبی از نظر دستیابی به اهداف به طور خاص یا کلی در زمینه های کاربردی سازمان ها شده است. پیاده سازی فن آوری اطلاعات و ارتباطات در کسب و کار هایی مانند شرکت های تولیدی باید با حوزه های پویا مانند مدیریت زنجیره تأمین یکپارچه باشد ، زیرا این کار امکان کنترل بهتر مدیریت منابع مادی، اجتناب از تأخیر در تولید و در نتیجه افزایش انطباق با خواست مشتری را به وجود می آورد. این موضوع چندین سوال تحقیقاتی را به وجود می آورد: آیا یکپارچه سازی استراتژی ها امکان استفاده بهتر در پذیرش فن آوری اطلاعات و ارتباطات را به وجود می آورد؟ آیا یکپارچگی بیشتر فن آوری اطلاعات و ارتباطات مدیریت زنجیره تأمین را در شرکت های کوچک و بزرگ تولید کننده بهبود می بخشد؟

• بررسی نوشتجات

۱٫۲٫ استراتژی ها و زنجیره تأمین

آنسوف با در نظر گرفتن تجزیه و تحیل استراتژی ها معتقد است که عبارات عملیاتی درون سیستم اداری معیارهای عملیاتی را تعریف می کند که می توان بر اساس آن ها برنامه های خاصی را در شرکت ها پیاده سازی کرد؛ و زمانی که این برنامه ها پیاده سازی شدند این ایده به وجود می آید که هر شرکت یک موضوع مشترک میان اقدامات انجام شده و دستیابی به اهداف مد نظر خود دارد. به همین ترتیب مینتزبرگ اظهار می کند که استراتژی تنها یک مفهوم برای چگونگی برخورد با رقبا در یک بازار خاص نیست، بلکه همچنین روشی برای تطبیق اصول سازمان با اهداف مطلوب، در یک ادراک جمعی یکسان است که ممکن است به دنبال توسعه مزیای رقابتی یا بقای سازمان باشد.

بنا بر عقیده بانتکت و ازبورن ، با وجود این که نوشتجات زیادی در مورد گونه شناسی استراتژی ها وجود دارد، تحقیقات اندکی استراتژی را با اجرای اقدامات عملیاتی در شرکت ها ارتباط داده اند. در این راستا، اهمیت دارد که استراژی های یکپارچه در اقدامات عملیاتی شرکت مناسب فعالیت طبیعی سازمان ها باشند و در نتیجه، شناسایی ویژگی های عملیاتی طبیعی سازمان ضرورت دارد .

شناسایی انواع استراتژی منجر به درک پاسخی می شود که شرکت ها اغلب در برخورد با مشکلات ادرای ارائه می کنند و در نتیجه به ما امکان می دهد تا شرکت ها را بر اساس نوع استراتژی مورد استفاده تشخیص دهیم . برخی محققان مانند اسنو و هربینیاک اشاره کرده اند که سازمان هایی که به عنوان جستجوگر، تحلیل کننده یا دفاعی طبقه بندی می شونداحتمال موفقیت بیشتری دارند، در حالی که شرکت هایی که به عنوان انفعالی طبقه بندی می شوند معمولاً نمی توانند به تقاضاهای محیط واکنش نشان دهند و بنابراین آن ها عملکرد کمتری در مقایسه با شرکت هایی غیر واکنشی دارند . در همین حال هامبریک چنین استدلال می کند که در شرکت های دفاعی و جستجوگر، عملکرد به ماهیت محیط آن ها وابستگی زیادی دارد، و شرکت های دفاعی از شرکت های جستجوگر عملکرد بهتری دارند. از سوی دیگر شرکت های جستجوگر، معمولاً  از نظر به دست آوردن سهم بازار، عملکرد بهتری نسبت به شرکت های دفاعی دارند.

1. بررسی نوشتجات

۱٫۲٫ استراتژی ها و زنجیره تأمین

آنسوف با در نظر گرفتن تجزیه و تحیل استراتژی ها معتقد است که عبارات عملیاتی درون سیستم اداری معیارهای عملیاتی را تعریف می کند که می توان بر اساس آن ها برنامه های خاصی را در شرکت ها پیاده سازی کرد؛ و زمانی که این برنامه ها پیاده سازی شدند این ایده به وجود می آید که هر شرکت یک موضوع مشترک میان اقدامات انجام شده و دستیابی به اهداف مد نظر خود دارد. به همین ترتیب مینتزبرگ اظهار می کند که استراتژی تنها یک مفهوم برای چگونگی برخورد با رقبا در یک بازار خاص نیست، بلکه همچنین روشی برای تطبیق اصول سازمان با اهداف مطلوب، در یک ادراک جمعی یکسان است که ممکن است به دنبال توسعه مزیای رقابتی یا بقای سازمان باشد.

بنا بر عقیده بانتکت و ازبورن ، با وجود این که نوشتجات زیادی در مورد گونه شناسی استراتژی ها وجود دارد، تحقیقات اندکی استراتژی را با اجرای اقدامات عملیاتی در شرکت ها ارتباط داده اند. در این راستا، اهمیت دارد که استراژی های یکپارچه در اقدامات عملیاتی شرکت مناسب فعالیت طبیعی سازمان ها باشند و در نتیجه، شناسایی ویژگی های عملیاتی طبیعی سازمان ضرورت دارد .

شناسایی انواع استراتژی منجر به درک پاسخی می شود که شرکت ها اغلب در برخورد با مشکلات ادرای ارائه می کنند و در نتیجه به ما امکان می دهد تا شرکت ها را بر اساس نوع استراتژی مورد استفاده تشخیص دهیم . برخی محققان مانند اسنو و هربینیاک اشاره کرده اند که سازمان هایی که به عنوان جستجوگر، تحلیل کننده یا دفاعی طبقه بندی می شونداحتمال موفقیت بیشتری دارند، در حالی که شرکت هایی که به عنوان انفعالی طبقه بندی می شوند معمولاً نمی توانند به تقاضاهای محیط واکنش نشان دهند و بنابراین آن ها عملکرد کمتری در مقایسه با شرکت هایی غیر واکنشی دارند . در همین حال هامبریک چنین استدلال می کند که در شرکت های دفاعی و جستجوگر، عملکرد به ماهیت محیط آن ها وابستگی زیادی دارد، و شرکت های دفاعی از شرکت های جستجوگر عملکرد بهتری دارند. از سوی دیگر شرکت های جستجوگر، معمولاً  از نظر به دست آوردن سهم بازار، عملکرد بهتری نسبت به شرکت های دفاعی دارند.

۲٫۲٫ فن آوری اطلاعات و ارتباطات  در مدیریت زنجیره تأمین

در حال حاضر، تأمین منابع مادی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. یکی از این عوامل پیاده سازی استراتژی های فن آوری اطلاعات و ارتباطات است؛ بنابر عقیده رز، سینگ و رز این مسئله باید تاکتیکی باشد و در درجه اول توسط بخش اعمال شود. در طول چند سال گذشته، شرکت هایی مانند شرکت های تولیدی کوچک و متوسط که در فعالیت های عملیاتی تجاری خود استفاده یکپارچه ای از سیستم های کامپیوتری دارند، تا حد زیادی در زمینه مدیریت اطلاعات و تصمیماتی که مدیران باید به طور مداوم به منظور بهبود توسعه سازمانی اتخاذ کنند سود برده اند ، و این سود ها به طول عمده در تهیه و تدارک، داشتن همکاری بهتر و توافقات پشتیبانی خاص با هدف اجتناب از تأخیر در تحویل منابع مادی منعکس شده است.

برای شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده، تنظیمات مناسب فن آوری اطلاعات و ارتباطات به مدیریت زنجیره تأمین امکان می دهد تا یک سیستم مدیریت اطلاعات قابل اعتماد داشته باشد و بدین ترتیب دقت داده ها به روابط تجاری، به ویژه از نظر تهیه و تدارک، اعتماد می بخشد، علاوه بر این کنترل موجودی متناسب، سیستم پیش بینی مطلوب و وضعیت کنترل کامپیوتری بهتر منابع مادی به این نوع کسب و کار ها امکان می دهد تا مزایای رقابتی و عملکرد بهتری داشته باشند.

• روش شناسی

بررسی این موضوع اهمیت دارد که شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده تا چه اندازه علاقه دارند تا استراتژی های فن آوری اطلاعات و ارتباطاتی ایجاد کنندتا مطمئن شوند اهداف تجاری شرکت و تنظیمات تکنولوژیکی نتایج مطلوبی برای توسعه چنین کسب و کار هایی دارد . برای این منظور فرضیه زیر مطرح می شود:

فرضیه ۱: یکپارچه سازی استراتژی امکان استفاده بهتر ازتنظیمات فن آوری اطلاعات و ارتباطات در شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده را به وجود می آورد.

بنابراین، برای شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده، اشاره به این موضوع اهمیت دارد که وقتی مدیریت زنجیره تأمین تحت تأثیر یکپارچگی فن آوری اطلاعات و ارتباط قرار دارد، عملکرد و توسعه آن مطلوب خواهد بود و این موضوع باعث بیشتر شدن اعتماد مشتری برای ثبات در کسب و کار دراز مدت می شود . در این راستا، فرضیه زیر مطرح می شود:

فرضیه ۲: با یکپارچگی بیشتر فن آوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت زنجیره تأمین بهتری در شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده وجود خواهد داشت.

این تحقیق تجربی، توصیفی و از نوع همبستگی است که در آن  داده های ۲۸۸ شرکت کوچک و متوسط در بخش تولیدی به عنوان نمونه ای تصادفی (از میان ۴۴۲ شرکتی که در سیستم اطلاعات تجاری مکزیک برای ایالت آگوئاسکالینتس در سال ۲۰۱۰ وجود داشت) اخذ شده است. یک ابزار اندازه گیری به عنوان بررسی سفارشی برای مدیران و صاحبان چنین سازمان هایی به کار گرفته شد.

جدول ۲٫ تشخیص اعتبار مدل نظری

متغیر ها	استراتژی ها	فن آوری اطلاعات و ارتباطات	مدیریت زنجیره تأمین
استراتژی ها (F1)	۰٫۵۰۱	(۰٫۲۹۲)۲	(۰٫۳۶۲)۲
	۰٫۰۸۵	۰٫۴۳۷
فن آوری اطلاعات و ارتباطات	۰٫۲۹۲	۰٫۰۳۵	۰٫۶۶۱	(۰٫۳۳۸)۲
۰٫۲۲۲	۰٫۳۶۲		۰٫۱۱۴
مدیریت زنجیره تأمین	۰٫۳۶۲	۰٫۰۳۳	۰٫۳۳۸	۰٫۰۳۴	۰٫۵۲۰
۰٫۲۹۶	۰٫۴۲۸	۰٫۲۷۰	۰٫۴۰۶

در این نظر سنجی از مقیاس لیکرت از ۱ تا ۵ استفاده شد، برای بلوک استراتژی ها از۱۶ آیتم استفاده شد، بلوک ارتباطات و اطلاعات از ۱۴ آیتم و بلوک مدیریت زنجیره تأمین از ۲۰ آیتم تشکیل شد.

به عنوان گام اول یک تحلیل عاملی تأییدی(CFA) با هدف ارزیابی قابلیت اطمینان و اعتبار هر یک از متغیر های درون هر بلوک انجام شد. به همین ترتیب، با استفاده از نسخه ۶٫۱ نرم افزار EQS یک مدل معادلات ساختاری (SEM) برای بررسی این که آیا ساختار مدل به خوبی طراحی شده است یا نه به کار گرفته شد.  برای این کار قابلیت اطمینان با در نظر گرفتن ضریب آلفایکرونباخ و شاخص اطمینان مرکب (CRI) ارزیابی شد [۲۶].

جدول ۱ نشان می دهد که هر یک از بلوک ها (استراتژی ها، فن آوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت زنجیره تأمین) از شاخص میزان ۰٫۷ اطمینان مرکب توصیه شده بیشتر است، و این موضوع نشان می دهد که مدل برازش خوبی دارد:

(S-BX2 = 1427.5581; df= 736; p = 0.0000; NFI = ۰٫۹۴۰; NNFI = 0.968; CFI = 0.970; y RMSEA=0.089).

تمام آیتم های عوامل مرتبط معنی دار بودند (p < 0.05)، اندازه تمام عامل های بار بیش تر از ۰٫۶ و شاخص واریانس استخراج شده (EVI) برای هر جفت سازه بیشتر از ۰٫۵ بود.

تحلیل اعتبار افتراقی با استفاده از دو آزمون انجام شد. اول اینکه، با وقفه قابلیت اطمینان ۹۵%، هیچ یک از عناصر مفرد عوامل شامل مقدار ۱٫۰ نبود . دوم این که واریانس استخراج شده بین جفت سازه های مدل سازی بیشتر از شاخص واریانس استخراج شده متناظر با آن بود [۲۹]. با انجام همبستگی بلوک های استراتژی ها و فن آوری اطلاعات و ارتباطات، جمع مقادیر ۰٫۲۲۲ و ۰٫۳۶۲ از مقدار ۱٫۰ تجاوز نمی کرد. در استراتژی همبستگی مدیریت زنجیره تأمین، مقادیر ۰٫۲۹۶ و ۰٫۴۲۸ از مقدار ۱٫۰ تجاوز نمی کرد. در نهایت در همبستگی بلوک های فن آوری اطلاعات و مدیریت زنجیره تأمین، جمع مقادیر ۰٫۲۷۰ و ۰٫۴۰۶ از مقدار ۱٫۰ تجاوز نمی کرد. در نتیجه، می توان نتیجه گرفت که با وجود عوامل تفکیک کننده، شواهد کافی برای قابلیت اطمینان و اعتبار همگرا وجود دارد.

به عنوان گام دوم، از روش های آماری رگرسیون خطی استفاده کردیم تا با به کار گیری نسخه ۱۹ نرم افزار آماری IBM SPSSبرسی کنیم که میزان تأثیر این دو متغیر (فن آوری اطلاعات و استراتژی ها) بر مدیریت زنجیره تأمین چقدر است. ما برای این منظور فرضیه سوم را مطرح ساختیم:

فرضیه ۳: تعامل استراتژی ها و تنظیمات فن آوری اطلاعات و ارتباطات، به طور قابل توجهی مدیریت زنجیره تأمین را در این شرکت های تولیدی بهبود می بخشد.

1. نتایج

با استفاده از بلوک های موجود در ابزار ارزیابی یک مدل از معادلات ساختاری برای بررسی ساختار مدل مفهومی و بررسی فرضیه مطرح شده ایجاد شد، که به شرح زیر است: بلوک اول شامل متغیر هایی اندازه گیری استراتژی می شود، بلوک دوم متغیر های اندازه گیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات بودند و آخرین بلوک برای مدیریت زنجیره تأمین بود. اعتبار منطبق با قانون این مدل با انجام آزمون مجذور خی سنجیده شد، در این آزمون مدل نظری با مدل اندازه گیری مقایسه شد .

جدول ۳٫ نتایج مدل مفهومی مدل معادلات ساختاری

فرضیه	رابطه ساختاری	ضریب استاندارد شده	مقدار  Robust t	مقیاس برازش
فرضیه۱: یکپارچگی استراتژی امکان استفاده بهتر از تنظیمات فن آوری اطلاعات و ارتباطات در شرکت های کوچک و متوسط تولیدی را به وجود می آورد.	استراتژی های —-فن آوری اطلاعات و ارتباطات	۰٫۳۲۱***	۱۲٫۹۳۲	S-BX2 = 1834.6204; df = 733; p = 0.0000; NFI = 0.979; NNFI = 0.987; CFI = 0.988; RMSEA =0.073
با یکپارچگی بیشتر فن آوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت زنجیره تأمین بهتری در شرکت های بزرگ و کوچک تولید کننده وجود خواهد داشت.	فن آوری اطلاعات و ارتباطات —مدیریت زنجیره تأمین	۰٫۳۸۰***	۲۴٫۳۸۲

فرضیه مطرح شده در تحقیق نتایج مطلوبی را ارائه می کند که به ما امکان تشخیص این نتایج را می دهد: در مورد اولین فرضیه، نتایج ارائه شده در جدول۳ (β = ۰٫۳۲۱, p < 0.001) نشان می دهند که در حدود ۳۲٫۱% از شرکت های مانند شرکت های کوچک و متوسط تولید کنند، استراتژی ها تأثیر مطلوبی بر فن آوری اطلاعات و ارتباطات دارند. این مسئله نشان می دهد که هر استراتژی، پس از شناسایی و پیاده سازی در این کسب و کارها، به استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیت های عملیاتی این سازمان ها کمک می کند.

در مورد فرضیه دوم، نتایج ارائه شده در جدول ۳ (β = ۰٫۳۸۰, p < 0.001) نشان می دهند که در حدود ۳۸% از شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده، فن آوری اطلاعات و ارتباطات تأثیر زیادی بر فعالیت های عملیاتی مانند مدیریت زنجیره تأمین دارند. این نتایج مشخص می کنند که صرف نظر اط میزان پیچیدگی مدیریت زنجیره تأمین این سازمان ها ها، یکپارچه سازی فن آوری اطلاعات و ارتباطات برای آن ها مناسب است، زیرا این کار به شرکت ها اجازه می دهد تا نتایج بهتری در تأمین منابع مادی داشته باشند که در نتیجه منجر به جریان کارآمد مواد می شود.

هنگام تحلیل رگرسیون، در رابطه با رابطه متغیر های استراتژی، فن آوری اطلاعات با مدیریت زنجیره تأمین، مقدار R به دست آمده ۰٫۷۵۰ بود و مقدار ۰٫۵۶۳R²نشان می دهد که استراتژی ها و فن آوری اطلاعات و ارتباطات در ۷۵% موارد با مدیریت زنجیره تأمین همبستگی دارند و با یکپارچه سازی این متغیر ها، مدل نظری در ۵۶٫۳ % از موارد توضیح داده می شود. همچنین در مورد آمار هم راستایی، عامل تورم واریانس(IFV) 1.000 به دست آمد، که نشان می دهد این مدل دارای مشکل همبستگی متغیر های مستقل نیست [۲۹].

جدول ۴٫ خلاصه مدل

مدل	R	مجذور R	مجذور R اصلاح شده	خطای استاندارد برآورد	دربین – واتسون
۱	.۷۵۰a	.۵۶۳	.۵۶۰	.۴۹۲۴۵	۱٫۷۹۲

^aمتغیر های پیش بینی: (ثابت)، استراتژی ها، فن آوری اطلاعات و ارتباطات

^b متغیر وابسته: مدیریت زنجیره تأمین

نتایج به دست آمده ( β = ۰٫۷۵۰, p < 0.001) نشان می دهد که یکپارچه سازی استراتژی ها و فن آوری اطلاعات و ارتباطات اثرات مثبت و قابل توجهی بر مدیریت زنجیره تأمین در شرکت های کوچک و متوسط دارد که تأثیر آن ۷۵% است. مقدار Y1 که نشان دهنده مدیریت زنجیره تأمین در شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده در اگوئاسکالینتس است، تأثیر استراتژی ها و فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر مدیریت زنجیره تأمین با عبارت زیر نشان داده می شود:

Y1 = β۰ + (β۱*Strategies) + (β۲*ICT’s) ± e

Scm = 0.500 + (.737*Strategies) + (.۲۴۵*ICT’s) ± ۰٫۰۶۵                                                                                                

• بحث و نتیجه گیری

بنابر توصیف بل و اشنتزلر [۳۱-۳۲]، تاجران باید باید برای داشتن استراتژی های تجاری کارآمد سخت تلاش کنند تا از اثر بخشی منابع اطمینان یابند و البته آن استراتژی ها باید با مشارکت تأمین کنندگان، واسطه ها و نیازهای بازار یکپارچه شوند. در مقاله حاضر، مشاهده کردیم که شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده در اگوئاسکالینتس را می توان به طور عمده به عنوان جستجوگر و دفاعی دسته بندی کرد، که با تحقیقات انجام شده توسط مایلز و اسنو مطابقت دارد [۹]. و این مسئله نشان می دهد که شرکت های دارای استراتژی اکتشافی، عزم راسخی در جستجو برای توسعه فرصت های جدید دارند، و می دانند که برای باقی ماندن در بازار باید با چالش های مهمی روبرو شوند. با این حال، همچنین درصد زیادی  نیز استراتژی های دفاعی دارند و به سختی در جستجوی فرصت های جدید برای رشد ابتکار کمی نشان می دهند و این موضوع را در نظر نمی گیرند که داشتن کارمندان مجرب و دارای صلاحیت می تواند عاملی برای ایجاد تمایز باشد.

با توجه به مطالعات گونزالس و همکاران [۱۰] در رابطه با یکپارچه سازی فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیت های این کسب و کار ها، تاجران از نوعی  فن آوری اطلاعات و ارتباطات برای کنترل اسناد، اطلاعات و سوابق مربوط به فعالیت های عملیاتی شرکت استفاده می کنند. از یک سو، آن ها از این ابزار برای هماهنگی با تأمین کنندگان، و از سوی دیگر از این ابزار برای مشتریان در مدیریت عرضه، توافق و همکاری با تأمین کنندگان به منظور اثر نگذاشتن بر تأمین منابع مادی استفاده می کنند. به این ترتیب، تاجران در نظر می گیرند که استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات باید با ویژگی های و شرایط شرکت به منظور داشتن کنترل شرکتی بهتر متناسب باشد؛ آن ها همچنین در نظر می گیرند که کیفیت خدمات هم در رابطه با تأمین کنندگان و هم مشتریان بهینه باشد. با این حال، اشاره به این نکته اهمیت دارد که استفاده از ICT در فعالیت های عملیاتی، عملکرد متناسب این شرکت ها را تضمین نمی کند، زیرا این امر نه تنها به نوع فن آوری مورد استفاده بلکه همچنین به میزان به کار گیری این فن آوری برای نیازهای تجاری و توانایی استفاده صحیح از آن بستگی دارد [۴۰]. مهم است که فراموش نکنیم یکپارچه سازی و استفاده از هر نوع تنظیمات فن آوری به ویژه در مورد مدیریت زنجیره تأمین نیازمند ارزیابی جنبه هایی مانند مهارت های عملیات و مذاکره با تأمین کنندگان و مشتریانی است که محصولات را می خرند [۴۱-۴۲].

یکی از اهداف اصلی فن آوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت زنجیره تأمین تقویت توافقات تجاری کنونی با تأمین کنندگان و مشتریان است. این امر مستلزم سرعت برخشیدن به مدیریت داده و ارتباطات و کاهش هزینه ها و زمان انتقال اطلاعات است [۱۰ و ۲۵، ۴۳-۴۴].

در رابطه با مدیریت زنجیره تأمین، برداشت مدیران شرکت های کوچک و متوسط در اگوئاسکالینتس این است که تعهد خود را در به اشتراک گذاری اطلاعات با سایر کنش گران موجود در فرآیند ارائه منابع مادی را حفظ کنند. با وجود این که همچنان در مکزیک و به ویژه اگوئاسکالینتس مسائل مربوط به کنترل اطلاعات و امنیتی مورد بحث قرار دارد، به ویژه فرد تاجر هنگام ایجاد ارتباط با تأمین کنندگان اقدامات احتیاطی را انجام می دهد، تا این که در طول زمان (مدت زمان دراز یا متوسط) آن ها به میزانی از اعتماد می رسند که هر نوع اطلاعاتی که امکان بهبود و کارآمد تر شدن رابطه (به ویژه با تأمین کنندگان) را به وجود می آورد به اشتراک بگذارند. بنابر عقیده ویزنر [۲۴] در مورد تهیه و تدارک، به منظور رسیدن به نتایج مطلوب در کسب و کار شرکت های کوچک و بزرگ تولیدی، نزدیکی و مدیریت منابع اهمیت دارند، بنابراین لازم است که مدیران چنین شرکت هایی در مورد مسئله به اشتراک گذاری اطلاعات سخت کار کنند.

در تجزیه و تحلیل همبستگی میان استراتژی هایی که به دنبال نوآوری شرکت، تقویت فرآیند های تولیدی و به طور کلی رقابتی تر کردن آن هستند با  شیوه های مطلوب در فن آوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت زنجیره تأمین همبستگی مثبتی یافت شد (۰٫۷۳۵).

با تحلیل جزئی تر می توان دید در مواردی که شرکت ها امتیاز بالاتری در ارتباط با استراتژی های خود دارند، آن ها همچنین اهمیت بیشتری به فن آوری ارتباطات و اطلاعات و مدیریت زنجیره تأمین می دهند و از بهترین روش های مربوط به آن ها استفاده می کنند. یکی از عناصری که از نظر استراتژیکی از تمام شرکت های تحلیل شده حمایت می کند این است که استراتژی هایی طراحی شوند تا ابتدا فرصت های تجاری شناسایی شوند و از اتخاذ فرآیند هایی که تنها به ارائه محصولات و خدمات مشابه ختم می شود اجتناب شده و در بازار پیشگام باشند.

مدل های ارائه شده منعکس کننده اهمیت آن ها برای شرکت های متوسط و کوچک تولید کننده در ایالت آگوئاسکالینتس در مکزیک هنگام در نظر گرفتن یکپارچگی استراتژی ها و فن آوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین به منظور بهبود قابل توجه مدیریت در بهره برداری از منابع مادی در چنین کسب و کارهایی است. به خاطر این که مدیریت آن ها اغلب مشکل است زیرا به طور طبیعی چندین واسطه وجود دارند که به طور فعال در مدیریت و توزیع موادی مشارکت دارند که باید در شرکت های تولیدی تأمین شوند.

باید اشاره شود که اگرچهبا وجود تعهد افراد مسئول فعالیت های عملیاتی در شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده به مشتریان و همچنین تهیه و تدارک، سرمایه گذاری ها و تنظیمات فن آوری آن ها به ویژه در مدیریت زنجیره تأمین موفقیت آمیز است، نیاز به استراتژی های مناسبی است تا این موارد به صورت موثر بر هر یک از نیازهای شرکت اعمال شوند. در این معنا، فرد تاجر باید به منظور افزایش آگاهی میان تاجران برای پیاده سازی هر نوع ابزار فن آوری که برای سازمان مفید است، قصد و نگرشی داشته باشد تا وضعیت تجاری خود را تجسم کند و تشخیص دهد که چه نوع استراتژی توصیف کننده شرکت است.

تحقیق حاضر محدودیت هایی در نمونه دارد زیرا جمعیت این کسب و کار ها (شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده) ۴۴۲ واحد است. خط تحقیقی برای اعمال این مدل نظری در سایر بخش های منطقه آگوئاسکالینتس و همچنین سایر مناطقی که دارای بخش های یکسانی اند در آینده وجود دارد تا موقعیت هر منطقه در رابطه با مسئله یکپارچگی فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک استراتژی مهم در مدیریت زنجیره تأمین تجزیه و تحلیل شود. در نهایت، هدف ما یکپارچه سازی سایر بلوک هایی مانند کیفیت است که به بهره وری مدیریت زنجیره تأمین در شرکت ها شکل می دهد.

اهمیت این تحقیق در این است که در منطقه تحلیل شده (آگوئاسکالینتس) مطالعات اندکی درباره صنعت تولیدی به ویژه در مورد جنبه های مربوط به عواملی که بر بهره وری و در نتیجه رقابت پذیری انجام شده است. این امر به ویژه به خاطر این واقعیت است که رشد این صنعت از دهه هشتاد با شروع عملیات کارخانه نیسان و امضای توافق نامه های تجارت آزاد با امریکای شمالی  در اواسط دهه نود افزایش یافته است.مطالعه مدیریت زنجیره تأمین و استراتژیهایی که در این صنعت دنبال می شوند، رشد اقتصادی منطقه در سال های اخیر، بهبود زیرساخت و افزایش قابل توجه مشاغل را توضیح می دهد؛ و بیش از هر چیزی تقریباً سبب کل صادرات است. به این ترتیب این مطالعه به ویژه برای شرکت های کوچک و متوسط  ضروری است که علیرغم اینکه فعال ترینزیرمجموعه صنعتی است پرچالش ترین مشکلات را در زمینه سازماندهی، و ارتباط با سایر بخش ها در زمینه بهره وری عمومی دارد. در نتیجه این تحقیق ما دریافتیم که رابطه قابل توجهی بین استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات و استراتژی های پیاده سازی شده توسط شرکت ها در مدیریت زنجیره تأمین وجود دارد؛ از اینرو کاربرد مناسب از این عامل اساسی برای دستیابی به بهره وری عملیاتی و سازمان های مالی نه تنها به استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات، بلکه به شدت فن آوری اطلاعات و ارتباطات هدایت شده به سوی دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان بستگی دارد و تنها یک عنصر مجزا نیست،به طوری که به دستیابی مزایای رقابتی نیز کمک می کند.

مونیکا کالین^۱*، راکوئل گالیندو^۲، اوکتاویر هرناندز^۳

^۱ دانشگاه اکسترنادو کلمبیا، خیابان دوازدهم # ۱E-17، بوگوتا، C.P.11001، کلمبیا

^۲ دانشگاه خود مختار مادرید، اسپانیا، خیابان # ۵ فرانسیسکو توماس وای ولینت، مادرید، C.P. ۲۸۰۳۱، اسپانیا

^۳ دانشگاه خود مختار اگوئاسکالینتس، خیابان #۹۴۰ دانشگاه، اگوئاسکالینتس ۲۰۱۳۱، Ags.، مکزیک