تعریف مدیریت استراتژیک

هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که سازمان را قادر می‌سازد به هدف‌های بلندمدت خو دست یابد.

مراحل مدیریت استراتژیک:

تدوین استراتژی‌های، اجرای استراتژی‌ها و ارزیابی استراتژی‌ها

سطوح مدیریت استراتژیک: سطح کل شرکت، سطح واحد کسب‌وکار استراتژیک و سطح وظیفه‌ای

وظیفه مدیریت استراتژیک: نگاه کردن به سازمان از زاویه ماموریت شرکت.

بیانیه مأموریت:

سندی است که یک سازمان را از سایر سازمان‌ها جدا می‌کندمأموریت سازمان نشان‌دهنده طیف فعالیت ازنظر محصول و بازار می‌شود.

فرصت ها و تهدیدات خارجی:

رویدادها  و روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بوم‌شناسی، محیطی، سیاسی، قانونی، دولتی، فناوری و رقابتی است که می‌توانند به میزان زیادی د ر آینده سازمان منفعت یا زیان برساندفرصت‌ها و تهدیدات به میزان زیادی از کنترل سازمان خارج هستند.

نقاط قوت و ضعف داخلی:

در زمره فعالیت‌های قابل‌کنترل سازمان قرار می‌گیرد که سازمان آنها را به شیوه عالی یا بسیار ضعیف انجام می‌دهد.

هدف‌های بلند مدت:

هدف‌های بلندمدت نتیجه‌های خاصی است که سازمان در تأمین مأموریت خود به‌دست می‌آورد. مقصود از دوره بلندمدت دوره‌ای است که بیش از یک سال باشد.

استراتژی :

  استراتژی ابزاری هستند که شرکت می‌تواند وسیله به هدف‌های بلند منت خود دست یابد.

هدف سالانه:

هدف‌های کوتاه منت هستند که شرکت برای رسیدن به هدف‌های بلندمدت باید به آنها دست یابد. این هدف‌ها ما هدف‌های بلندمدت باید قابل‌سنجش به صورت کمی، چالشگر، واقعی، سازگار با سایر هدف‌های و اولویت‌بندی شده باشد.

سیاست‌ها:

سیاست ابزاری است که بدان وسیله به هدف‌های سالانه دست‌یافت. مقصود از سیاست، رهنمودها، مقررات و رویه‌های است که شرکت برای دست‌یابی به هدف‌های اعلان‌شده رعایت می‌کند

اصول اخلاقی  و مدیریت استراتژیک

اصول راهنما در سازمان که رهنمودی برای تصمیم‌گیری و رفتارهای خواهد بود. در سازمان اصول اخلاقی خوب از پیش شرط های مدیریت استراتژیک خوب است؛ اصول خوب یعنی شرکت خوب.