بسیاری از ما دوست داریم در محیطی پر جنب و جوش، متنوع و دلسوز کار کنیم ، که در آن به عنوان یک انسان کامل و ارزشمند ایفای نقش کنیم و مورد پذیرش قرار بگیریم – به این معنی که اولویت های ما در زندگی شخصی به اندازه اولویت های کاری ما حمایت می شوند.
اما ما اغلب تبدیل این رویا را به «قدرتها» واگذار میکنیم و معتقدیم که فرهنگ شرکت چیزی است که توسط رهبران سازمان ساخته و تنظیم شده و توسط مدیران و تیمهای منابع انسانی اجرا میشود.
ما فرض میکنیم که ارزشهای آنها، همراه با سیاستها و تصمیمهایی که میگیرند، رفتارها و اولویتهایی را که ما کارکنان باید دنبال کنیم، تعیین میکند. در حالی که این مفروضات تا حدی حقیقت دارد، به همان اندازه درست است که یک فرهنگ شرکت بزرگ توسط افراد آن ساخته و تقویت می شود – یعنی شما، همتایان و هم تیمی هایتان.
افراد را در سطح شخصی بشناسید.
اولین و اساسی ترین کاری که می توانید انجام دهید این است که کارمندان خود را به عنوان انسان – نه فقط همکاران – بشناسید و از آنها حمایت کنید.
فردی باشید که برای دوستی با اعضای جدید تیم تلاش می کند، بسیاری از آنها ممکن است احساس کنند که از راه دور به سازمان شما ملحق می شوند یا خود را با یک محیط ترکیبی وفق می دهند. آنها را به ناهار یا چت با یک قهوه مجازی دعوت کنید. به افراد دیگری پیشنهاد دهید که با آنها ارتباط برقرار کنند، یا اگر در دفتر هستید، خودتان ابتکار عمل را برای معرفی آنها به عهده بگیرید.
همین امر در مورد همکارانی که ممکن است در چند سال گذشته با آنها قطع ارتباط کرده باشید نیز صدق می کند. از طریق ایمیل یا Slack با پیامی مانند «سلام [نام] تماس بگیرید! می خواستم بدانم آیا ممکن است دوست داشته باشید یک قهوه بخورید و به عقب برگردید؟ من واقعاً کار شما را تحسین می کنم، اما احساس می کنم واقعاً فرصتی برای برقراری ارتباط نداشته ایم.”
این حرکات کوچک می تواند تفاوت را ایجاد کند. همکارانتان شما را به عنوان یک متحد، منبع، یا بهتر بگویم دوست مثبت می بینند – که همه اینها می تواند تأثیر و پتانسیل رشد شما را افزایش دهد. علاوه بر این، هرچه دوستان بیشتری پیدا کنید، خوشحال تر در شغل خود ظاهر خواهید شد. به یاد داشته باشید که “داشتن یک دوست صمیمی در محل کار” شاید بهترین شاخص رضایت و مشارکت طولانی مدت باشد.
به هر حال، اگر شما و همکارانتان قرار است ۴۰ تا ۵۰ ساعت در هفته را با هم بگذرانید، باید از شرکت لذت ببرید.
برای کارمندان جشن بگیرید (و خلاق باشید).
به رسمیت شناختن و تجلیل از اعضای تیم برای کارشان، راه بسیار خوبی برای الگوسازی و ایجاد یک فرهنگ مثبت است، حتی اگر فقط در بخش شما باشد. اقدامات شما نشان میدهد که شما به آنها توجه میکنید، متوجه مشارکت دیگران میشوید و طرفدار کار آنها هستید.
همچنین چندین کار کوچک (اما قدرتمند) وجود دارد که می توانید انجام دهید تا به همکاران خود نشان دهید که آنها را به عنوان افراد کامل درک می کنید و برای آنها ارزش قائل هستید.
میتوانید تولدها و سالگردهای کاری یکدیگر را به تیم خود یادآوری کنید، یا میتوانید افراد را تشویق کنید که برای نشان دادن حمایت زمانی که یک همکار یک رویداد بزرگ زندگی را تجربه میکند، گرد هم آیند.
این حرکات، در عین سادگی، می توانند یک فرهنگ واقعی مراقبت ایجاد کنند. به این موضوع فکر کنید: اگر هیچ کس تاریخ ها را پیگیری نکند، پولی را برای خرید یک کیک جمع کند و از مردم بخواهد که یک کارت متفکرانه امضا کنند، مهمانی وجود ندارد!
محل کار می تواند میزبان، ساعات شادی، ناهارهای تیم سازی و حتی گروه های حمایتی برای کسانی باشد که روزهای سختی را سپری می کنند. مدیران همیشه مجبور نیستند مسئولیت را رهبری کنند. اغلب، اگر فعالیت های فرهنگ سازی به طور ارگانیک از یک کارمند رشد کند، قدرتمندتر است
برای کارکنان ، خود را بدون کینه نشان دهید
وقتی مدیر شما به یکی از همکارانتان تسهیلات اضافی می دهد (به هر دلیلی)، این طبیعت انسان است که عصبانی یا حسادت کند. به عنوان مثال، گاهی شما متوجه می شوید که یکی از فرد جوان، سالم و مجرد بدون فرزند ممکن گهگاه دیر در سرکارحاضر شود ، یا برای جبران نیازهای خود برای مدیر ارشد خود ساعت های خاص اختصاص می دهد. اگر در چنین موقعیتی قرار گرفتید، میتوانید خود را قربانی این داستان بدانید – یا میتوانید فیلمنامه را بازنویسی کنید و خود را برای حمایت از کسی که نیاز دارید ببینید.
بالاخره همه ما انسان هستیم. همه ما موانعی را تجربه میکنیم و میتوانیم در زمانهای خاص بهتر است یه جای دیگران از خودمان استفاده کنیم. اگر بزرگنمایی کنید و از دریچهای همدلانه به وضعیت نگاه کنید، متوجه خواهید شد که هرگز نمیتوانید واقعاً را بدانید که شخص دیگری در چه حالی است – هر چند هر روز با او کار کنید و یا از کنار او عبور کنید.
این به این معنی نیست که شما باید حصیر درب منزل باشید. شما سزاوار این هستید که نیازهایتان را به اندازه دیگران برآورده کنید. در عوض، هدف تعیین مرزهای سالم، اما رهبری با همدلی است. تعادلی بین «نه» و «بله» گفتن پیدا کنید و وقتی «بله» میگویید، این کار را با دقت انجام دهید و نه با عصبانیت.
در نظر بگیرید که چقدر ممکن است با حمایت شاد از یک همکار در یک زمان دشوار به آنها کمک کنید. در برخی موارد، به دیگران نیاز خواهید داشت که برای شما همکاری کنند.
چرا به یک فرهنگ کلی در محل کار که حمایت متقابل را محتمل تر می کند، کمک نمی کنید؟
کارمندان بعنوان یک انسان بدون قدرت می توانند تأثیر زیادی در حوزه نفوذ خود داشته باشند.
بسیاری از شرکتها برای اجرای پروژههای کوتاهمدت یا کمیتههای بلندمدت متمرکز بر ایجاد یک محل کار بهتر، به کارکنان نیاز دارند.
با شرکت در این تلاشها، با ایجاد شبکه داخلی، توسعه مهارتهای ارتباطی، نشان دادن تمایل خود برای پذیرفتن مسئولیتهای بیشتر و البته بهبود محل کار، به خود کمک میکنیم. علاوه بر این، شما خود را به عنوان یک الگوی قابل اعتماد و دلسوز معرفی می کنید، به خصوص برای کسانی که تازه وارد شرکت شده اند.
اگر فردی با امنیت شغلی و شهرت خوبی هستید، میتوانید با تمرین آشکار خود توانمندسازی در محل کار، و در نتیجه تشویق دیگران به انجام همین کار، قدمی فراتر بردارید. نمونههایی از این موارد میتواند شامل استراحت واقعی ناهار، استفاده از زمان تعطیلات، اولین کسی باشد که مرخصی طولانیمدت برای دیدن والدین را میپذیرد ، یا حتی با احترام به رئیستان بازخورد بدهید که ایمیلهای ساعت ۱۱ شب او باعث استرس در تیم شده است ، و این نشان می دهد که اولویت دادن به سلامت و تندرستی خود اغلب ضروری است.
توصیههای زیادی وجود دارد که مدیران را تحت فشار قرار میدهد تا زمانی که نوبت به توسعه فرهنگ تیمی مثبت میرسد، مسئولیت را بر عهده بگیرند. با این حال، شما نیز می توانید آن را انجام دهید. تغییر اتفاق نمیافتد مگر اینکه کسی قدمی بلند بگذارد، و آن شخص لازم نیست رئیس باشد. آن شخص باید یک رهبر باشد و با کمی ابتکار، خلاقیت و همدلی، آن رهبر می تواند شما باشید.